عجیبه. ۲۰سال دیگه ۳۷سالم میشه. نمیدونم کجا ممکنه باشم. یه شهر دیگه، اونور آب یا زیرخاک.

اگه زنده بمونم و متحول نشده باشم، پزشک شدم. ازین پزشکایی که مطب ندارن همیشه تو بیمارستان پلاسنD: یه خونه ی شخصی دارم. با پنجره های بزرگ، یه دیوار که کلا کتابخونست. یه کاناپه ی نرم، یه گلیم روی زمین با گلدونای سرسبز و حضور گرم آدما.

بعضی وقتا خیلی رویابافی می کنم برای فرارای شبونه، دنسای خیابونی، یادگرفتن گیتارالکتریک و راه رفتن زیر پوست شهر. دوست دارم تو اون سن بخشی از اینارو تجربه کرده باشم.

چندتا دوست معمولی هم دارم که باهاشون میرم کوه، نوشیدنی می زنم(چایT_T)، فیلم می بینم. کارای معمولی کلا. یه کار دیگه هم اینکه می تونم ازین سرویس روحیا بزنم تو تنیس:|

برای یه رومه با نام مستعار مطلب می نویسم.

مشکلات زیادی هم دارم مگه زندگی آرومم داریم؟ شاید اصلا قاطی یه گروه زیرزمینی شدم.

یه دستگاه رشته سازم خریدم:) با چندتا ماهیتابه ی سوپر نچسب:) و از خانوادم حمایت می کنم.

 

ممنون سولویگ:) برای دعوت.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها